پنجشنبه گذشته، هیأت اجرایی جماعت دعوت و اصلاح ایران، با حضور مسؤولین استانی و مرکزی برگزار شد. در آغاز جلسه، استاد  عبدالرحمن پیرانی، دبیرکل جماعت، بیاناتی به شرح زیر ایراد نمود:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله نحمده ونستعینه ونستغفره ونستهدیه ونعوذ بالله من شرور أنفسنا ومن سیئات أعمالنا ... من یهده الله فهو المهتد ومن یضلل فلن تجد له ولیا مرشدا ... اللهم صل وسلم علی سیدنا محمد وعلی آله وصحبه ومن دعا بدعوته وسلم تسلیما.

امیدواریم این جلسه به‌سان همه‌ی جلسات و اجتماعاتی که با هدف خیر و به منظور ادای مسؤولیت و انجام خدمتی برگزار شده و می‌شود با حضور ملائک و نزول رحمت همراه و قرین باشد. إن‌ شاءالله

آیات 135 تا 138 سوره مبارکه بقره را مدخلی جهت ورود به بحث قرار می‌دهم. ربّ جلیل بهره‌ی کافی را نصیبمان فرماید.

 قال الله سبحانه و تعالی: (وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَ‌ى تَهْتَدُوا) [بقره: 135]

اهل کتاب می‌گویند: دین یهودی و یا مسیحی را برگزینید تا به راه راست رهنمون شوید! این گفته‌ی اهل کتاب است خطاب به مسلمانان. یهودیان و مسیحیان هر کدام مسلمانان را به دین خودشان دعوت می‌کردند و اظهار می‌داشتند که حق و حقیقت نزد ماست. به دین ما ایمان بیاورید تا رستگار شوید. 

در مقابل خداوند خطاب به پیامبرش فرمود: (قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَ‌اهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِ‌كِينَ) [بقره: 135] بگو بلکه همگی، ما و شما به سوی دین توحیدی ابراهیم برمی‌گردیم که پدر ما و پدر شما است و آن اصل دین اسلام است، دین پاکی و راستی و مبرای از هرگونه تحریف و تضییع و انحراف، و ابراهیم از جمله‌ی مشرکان نبوده است. در صورتی که شما شرک می‌ورزید.

لازم به ذکر است خداوند در آیات قبلی فرموده بود که: (وَمَن يَرْ‌غَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَ‌اهِيمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ) [بقره:130]: و چه کسی جز سفیهان از آیین توحیدی ابراهیم روی‌گردان خواهد شد؟ 

زمانی یهودیان و مسیحیان ادعا می‌کردند هدایت و رستگاری در تبعیت از دیانت آن‌ها است، در صورتی که حجتی بر مدعای خود نداشتند، در مقابل بیان شد که تمسک به دین مبین اسلام به عنوان آخرین و کامل‌ترین دین و تصدیق‌کننده‌ی تمام انبیا و رسولان الهی و ادیان سماوی در واقع تمسک به دین حنیف ابراهیم خلیل و اصول و مبادی کلیه ادیان آسمانی و تضمین‌کننده نجاح و فلاح دنیا و آخرت است.

در حدیثی از امام ابوهریره رضی الله عنه می‌فرماید: اهل کتاب با مسلمانان به جدال می‌پرداختند و تورات را برایشان به عربی ترجمه می‌کردند، و می‌خواستند آن را رد و یا قبول کنند لذا پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرمود: «لا تصدقوا أهل الکتاب و لاتکذبوهم (قُولُوا آمَنَّا بِاللَّـهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَ‌اهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّ‌بِّهِمْ لَا نُفَرِّ‌قُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ)»

 [بقره:136].

«از تکذیب و تصدیق اهل کتاب بپرهیزید و در جواب این آیه را بخوانید: (بگویید: ما مثل شما یهودیان و مسیحیان نیستیم که به بعضی از پیامبر و رسولان الهی ایمان بیاوریم و به بعضی دیگر از پیامبران و ادیان آن‌ها کفر ورزیم بلکه ما به آنچه که بر ما (قرآن) نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگان یعقوب نازل شده است و نیز آنچه از تورات و انجیل برای موسی و عیسی و آنچه برای تمامی پیامبران و رسولان الهی از جانب پروردگارشان آمده است، ایمان آورده‌ایم و میان هیچ یک از آنان جدایی نمی‌اندازیم، و ما تسلیم فرمان آفریدگارمان هستیم.)»

در اینجا قرآن کریم به وضوح حقیقت بزرگی را بیان می‌نماید: ضرورت ایمان به خدای واحد و بی‌شریک و ایمان به وحدت رسالت انبیا و رسولان الهی در طول تاریخ. در واقع ایمان به همه‌ی آن‌ها را از پایه‌های جهان‌بینی توحیدی محسوب می‌دارد و این چنین عقیده‌ای شایسته است که از هدایت الهی و رهنمون آسمانی برخوردار باشد و مردمانی که بر این عقیده گردن می‌‌نهند، وارثان ادیان الهی‌اند. ما مسلمانان باید بر خود ببالیم که دارای چنین دین و عقیده‌ای هستیم که ریشه در اعماق تاریخ دارد و ما را به همه‌ی انبیا و رسولان الهی سلام الله علیهم اجمعین و ادیان سماوی پیوند می‌دهد.

و پس از این مقدمه می‌فرماید:

(فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوا) [بقره:137]

پس اگر آنان ایمان بیاورند همچنان که شما ایمان آورده‌اید و بدان چیزهایی که شما باور دارید، باور داشته باشند بی‌گمان به راه راست، راه حق و حقیقت رهنمون گشته‌اند، ایمانی مانند ایمان شما و توحیدی مانند توحید شما و اینکه میان همه‌ی پیامبران و کتب آسمانی فرقی قائل نباشند و به همه‌ی آن‌ها ایمان بیاورند، در آن صورت حق را اصابت کرده‌اند و رستگار می‌شوند.

(...ووَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ...) [بقره:137] ولی اگر از ایمان به این دین توحیدی پس از قیام حجت و برهان روی‌گردان شدند (...فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ...): بی‌گمان آنان راه عداوت و دشمنی، راه گمراهی و راه اختلاف و جدایی با شما را برگزیده‌اند و در آن صورت (فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّـهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ) [بقره:137]. خدا تو را بسنده خواهد بود و شما را نجات خواهد داد او شنوا و بینا است گفتار آن‌ها را می‌شنود و کردارشان را می‌بیند.

سید قطب می‌فرماید: به شهادت خداوند (فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوا) [بقره:137] خوب توجه کنید چه شکوه عظمتی در دل انسان مؤمن ایجاد می‌کند! چه افتخار بزرگی است که انسان از چنین عقیده‌ای برخوردار باشد. احساس غرور و سرور همه وجودش را فرا می‌گیرد و در نهایت تنها دو چیز بر مؤمنین لازم است: این‌که راست قامتانه بر طریق مستقیم بمانند و دیگر آن‌که به حقیقتی که از جانب پروردگارشان دریافت نموده‌‌اند افتخار ورزند و به امانتی که بر دوش آن‌ها گذاشته شده و وجه تمایزشان شده است، بنازند.

(صِبْغَةَ اللَّـهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ) [بقره:138]  

دین خدا، رنگ و زینت الهی، آخرین هدیه و ارمغان او به انسان و چه کسی زیباتر از خدا می‌تواند انسان را بیاراید و بپیراید. نصارا فرزندان خود را در آبی که آن را معمودیه می‌نامیدند غسل می‌دادند و بر این باور بودند و هستند که این عمل آن‌ها را تطهیر –پاک- می‌گرداند، در مقابل خداوند دین توحیدی اسلام را وسیله‌ی تطهیر انسان قرار داد، ایمان صحیح انسان را از گناهان پاک می‌گرداند مگر گناهی که متضمن تضییع حق‌الناس بوده باشد.

بدین گونه همه کسانی که در طول تاریخ آگاهانه و صادقانه دعوت پروردگارشان را لبیک گفته‌اند و خود را در مسیر حق و راه راست و طریق هدایت قرار داده و بر عهد خویش باقی مانده‌اند، اهل نجاح و فلاحند و در نتیجه عمر معنوی آن‌ها بسیار طولانی‌تر از عمر فیزیکیشان خواهد بود.

مثلاً پیامبر عظیم‌الشأن و اولوالعزمی مانند سیدنا ابراهیم علیه‌السلام که دوربین فیلم‌برداری تاریخ در مقابل عظمت ایمان و قدرت تسلیم خلل‌ناپذیرش در تنفیذ و تطبیق فرامین پروردگار متوقف می‌شد و این صحنه‌های باشکوه را به تصویر ‌کشید و در دل تاریخ قرار داده است و تا روز قیامت شخصیت معنوی او الهام‌بخش و الگو آفرین است، و این چنین است داستان سایر پیام‌آوران و رسولان الهی تا پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیهم أجمعین. «الذی بلغ الرسالة و أدّی الأمانة و نصح الأمة»، او بزرگ‌ترین تحول تاریخ را آفرید و انسان را به بهترین راه توحید و یکتاپرستی، راه اعتدال و میانه‌روی، راه آزادی و مبارزه با جهل و ظلم و استبداد رهنمون گشته است، دینی که محور احکام و تکالیفش تأمین مصالح دنیا و آخرت انسان است. خداوند در شأنش فرموده: (وَمَا أَرْ‌سَلْنَاكَ إِلَّا رَ‌حْمَةً لِّلْعَالَمِينَ) [الأنبياء: ١٠٧]، (وَمَا أَرْ‌سَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرً‌ا وَنَذِيرً‌ا...) [سبإ: ٢٨] و نیز فرمود: (وَرَ‌فَعْنَا لَكَ ذِكْرَ‌كَ) [الشرح: ٤] و تا روز قیامت هر جا و هرگاه مؤمنی در محراب عبادت قرار می‌گیرد بر پیامبر خدا نیز درود می‌فرستد و رفعت مقام و درجات عالیه را برای او از درگاه خداوند معبود راستین مسألت می‌دارد.

و در ادامه این مسیر نورانی خلفای راشدین، امهات مؤمنین و اصحاب و یاران با وفایش قرار دارند آنان که پیام دعوت اسلام را دریافت نمودند و بدان لبیک گفتند و برای موفقیتش هر آنچه داشتند در طبق اخلاص گذاشتند و پیامبر و رهبرشان را همراهی کردند و حامیان و حارسان و ناقلان و شارحان دین بودند و امت اسلامی را برای همیشه مدیون مجاهدت‌های مثمر خویش ساختند و در ادامه‌ راه آنان تابعین و تابع تابعین، محدثین، مفسرین، ائمه، فقها و متفکرین و دانشمندان که یاد و نام مبارکشان در برگ‌های زرین تاریخ اسلامی ثبت و ماندگار است و آثار جهاد و خدمات با برکتشان در میان امت اسلامی تا روز قیامت جاری و ساری خواهد بود. خداوند می‌فرماید: (وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِ‌ينَ وَالْأَنصَارِ‌ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّ‌ضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَ‌ضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِ‌ي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ‌ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ) [توبه:100]

در عصر ما نیز شخصیت‌ها، حرکت‌ها و احزابی در دنیای اسلام به منظور پاسداری از دستاوردهای گران‌بهای آن خود را در سنگر دعوت الی الله قرار دادند که جنبش اخوان المسلمین از جمله این حرکت‌ها می‌باشد، که بیش از سه ربع قرن تاریخ پر فراز و نشیبی را تجربه کرده و همواره بر مبادی و ثوابتش وفادار و ماندگار بوده و در این راه بهترین رهبران و فرزندانش را به پیشگاه پروردگارش تقدیم نموده است به عنوان مثال امام حسن البنا رهبر نهضت که پس از سال‌ها تلاش و مجاهدت خستگی‌ناپذیر و پس از شکل‌گیری جماعت و انتشار آن در شهرها و نیز بعضی از کشورهای همسایه‌ی مصر در تاریکی شب او را به شهادت رساندند، تا به زعم خود نور این دعوت را خاموش سازند؛ اما قدر الهی بر آن قرار گرفت تا پس از او شخصیتی توانا و فرهیخته مانند سید قطب راهش را با صلابت ادامه دهد. او نیز پس از سال‌ها مجاهدت و خلق آثار باارزش، که غالباً در زندان سپری شد، با حکم اعدام مواجه شد. در این خصوص کاک ناصر رحمه‌الله می‌گوید: زمانی که حکم اعدام سید صادر شده بود، به علت ابتلای به امراض در زندان به شدت ضعیف شده بود لذا درِ زندانش را باز می‌گذاشتند؛ شاگردش یوسف العظم که او نیز در زندان به سر می‌برد، سید را در حین ریختن زباله دید؛ از فرصت استفاده کرد و خطاب به او گفت: ماذا تنتظر؟ حالا که حکم اعدامت صادر شده است، چه انتظاری داری؟ سید در جواب نگفت، مثلاً: انتظر الشهادة فی سبیل الله. بلکه جوابی مهم‌تر از آن داد: أنتظر الوفود علی ربّی، انتظار دارم تا به نمایندگی امت به حضور پروردگارم نایل آیم. نحوه شهادت سید و شکیبایی در مقابل مرگ، خود انقلابی را در میان جوانان مصری به وجود آورد. مثال سوم بانوی توانا و شکیبا خانم زینب غزالی است که هر کسی خاطراتش را بخواند، لاجرم به قدرت ایمان و پایداری و صبوری‌اش در مقابل شکنجه‌های طاقت‌فرسا پی می‌برد. تلاش‌ها، مجاهدت‌ها و مواضع این بانوی فرزانه چه در زندان و چه بیرون از آن اعجاب بسیاری را برانگیخت و او را در عداد و شمار زنان بزرگ معاصر قرار داد.

مثال چهارم بانوی شهید بنان طنطاوی همسر عصام عطار از رهبران اخوان سوریه و دختر استاد علی طنطاوی است که در غربت زمانی که در آلمان شرقیِ سابق اقامت داشتند، مردانی ناشناس به منظور ترور استاد عصام به محل سکونتشان مراجعه و به سمت وی شروع به تیراندازی کردند بنان خود را در معرض تیرها قرار داد، و از ناحیه‌ی پیشانی مورد اصابت قرار گرفت و جان را به جان‌آفرین تسلیم کرد. همسرش در رثای بنان این‌گونه سرود:

نمشی الی الغربة الحمراء بدمنامشی فوق الخوف و الألم

سوی غربتی می‌رویم که با خونمان آغشته و سرخ شده است؛ رفتنی شهیدانه فراتر و بالاتر از هر خوف و احساس دردی.

نمشی الی الغایة العظمی علی ثقةعزم حداد و نهج غیر منبهر      

با اعتماد سوی هدف غایی و رضوان الهی می‌رویم- با اراده‌ای آهنین و بر راهی پایدار و بادوام

جماعت دعوت و اصلاح نیز افتخار می‌کند که خود را در ادامه‌ی این راه و این قافله سربلند می‌داند و همواره تلاش کرده و خواهد کرد تا ضمن حفظ ثوابت و مبادی دین، فعالیت‌ها و تلاش‌هایی متناسب با وضعیت و شرایط جامعه و در حد وسع جماعت انجام دهد، و علی‌رغم وجود ضعف‌ها و نقایص، پیشرفت‌های قابل قبولی را شاهد بوده‌ایم و فعالیت‌های جماعت با ارتقای کیفی و کمی همراه بوده است؛ در همه‌ی استان‌هایی که اهل‌سنت حضور دارد، جماعت نیز دارای شخصیت‌ها و نمادهایی است که در حد توان و نجاح، به عنوان خادمان دین و ملت در کنار هموطنان گرامی ایفای نقش می‌کنند و در نهایت ما خود را بخش کوچکی از جامعه بزرگ ایران می‌دانیم و حامل پیام وحدت، اخوت، رواداری، تعاون و همکاری برای همه هموطنان گرامیمان هستیم.

والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته